وکالت در کنار رقبا شیرین تر است.

وکالت در کنار رقبا

وکالت در کنار رقبا، شیرین تر است. اما چگونه می توان چنین اعتقادی داشت؟ مگر نه این است که همکاران وکیل و رقبا، بخشی از بازار خدمات حقوقی را در اختیار دارند؟ مگر نه این که هر کس به رقبای ما مراجعه کند، ما از ارائه خدمات به او محروم می شویم؟ یک شخص یا به ما مراجعه می کند و یا به همکاران حقوقی و وکیل. پس، علی رغم این بحث ها، چرا باید به رقبا نزدیک شویم؟ در این مقاله، براساس یکی از نظریات اقتصادی، نشان می دهیم که وکالت در کنار رقبا، شیرین تر است. این مقاله نگرش شما را تغییر می دهد و تعامل شما را با همکاران حقوقی بیشتر خواهد کرد.

نظریه رقابت مکانی هاتلینگ

یکی از نظریات مهم اقتصادی، نظریه رقابت مکانی هاتلینگ است. وکالت در کنار رقبا هم برگرفته از همین نظریه است. بیایید این نظریه را با ذکر مثالی بررسی کنیم. دو فروشگاه را در نظر بگیرید که از هم فاصله دارند. در اینجا مشتریان مجبورند از قبل تعیین کنند که می خواهند به فروشگاه «الف» بروند یا «ب». چون اگر بخواهند به هر دو فروشگاه سر بزنند، باید مسافت زیادی را طی کنند. طی این مسافت هم هزینه در پی دارد و هم زمان زیادی را صرف می کند. پس، مشتریان فقط به یکی از آنها مراجعه می کنند. نتیجه آنکه هر یک از فروشگاه ها تعداد زیادی از مشتریان را از دست می دهند.

اکنون، بازار فروش یک کالای خاص یا پاساژی که فقط یک نوع محصول ارائه می کند را تصور کنید. همه مردم از همه جای شهر به آنجا می روند. چرا؟ چون می توانند همزمان و بدون هزینه از تعداد زیادی از فروشگاه ها بازدید کنند. این کار تجربه بهتری را برای آنها رقم می زند. چون فروشندگان با هم رقابت می کنند و احتمالاً مشتریان خرید بهتری خواهند داشت. پس، این نظریه شکل گرفت که هر چه رقبا نزدیک به هم فعالیت کنند، مشتریان آنها بیشتر می شود. وکالت در کنار رقبا هم مخاطبین و موکلین بیشتری را به سمت شما روانه می کند.

این نظریه در سیاست هم کاربرد دارد

وقتی دو رقیب جدی در انتخابات وجود داشته باشد چه اتفاقی می افتد؟ اولین اتفاق این است که مشارکت در انتخابات بالا می رود. (مثل مردمی که همه به بورس یک کالای خاص مراجعه می کنند). دومین اتفاق این است که هر کدام از نامزدها، آرای بیشتری را از آن خود می کنند. البته منظور از آرای بیشتر، در مقایسه با فرضی است که رقیب جدی او در انتخابات حضور نداشت. (مثل فروشندگانی که در بورس کالا فروش بالاتری را تجربه می کنند). البته فروش این فروشندگان را باید با افرادی که در بورس کالا حضور ندارند سنجید. سومین اتفاق این است که آنها آرای دیگر رقبای ضعیف تر را هم از آن خود می کنند. احتمالاً رأی آنها کمتر از حالت معمول خواهد شد. وکالت در کنار رقبا هم چنین است.

چگونه این نظریه را عملی کنیم؟

وکالت در کنار رقبا می تواند به عنوان یک استراتژی کلی مدنظر شما باشد. این کار می تواند به چند شکل صورت پذیرد. اولین راهکار تأسیس مؤسسات حقوقی و فعالیت حقوقی به صورت گروهی است. در این فرض، امکانات و ارتباطات گروه مختلفی از وکلا گرد هم جمع می شود. ضمناً اگر شما و رقبایتان مؤسسه حقوقی تأسیس کنید، به کانون توجه در آن حوزه تبدیل می شوید. فرض کنید پنج وکیل شناخته شده در حوزه حقوق بانکی با هم مؤسسه حقوقی تأسیس کنند. قدرت فعالیت حقوقی این گروه در بازار خدمات حقوقی بسیار بیشتر از قدرت فعالیت آنها به صورت انفرادی است.

راهکار دیگر، راه اندازی مجتمع های حقوقی است. شما می توانید گروه تشکیل ندهید یا مؤسسه حقوقی راه اندازی نکنید. اما باز هم وکالت در کنار رقبا امکان پذیر است. تأسیس و راه اندازی مجتمع های حقوقی یکی از این راه ها است. در اینجا هم، این مجتمع به قطب حقوقی متمرکزی بدل می شود.

راهکار سوم، همکاری و نزدیکی به رقبا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است. وکالت در کنار رقبا ممکن است در فضای مجازی باشد. صفحات تخصصی وکلایی که در حوزه های تخصصی کار می کنند، پر است از جامعه هدف شما. نزدیکی شما به یکدیگر باعث می شود که هر دو صفحه دنبال کنندگان بیشتری در صفحات اجتماعی داشته باشند. اما یقیناً پیروزی از آن وکیلی است که نسبت به بقیه وکلا برتری دارد. اما به خاطر داشته باشید که این برتری را موکل و مراجعه کننده باید احساس کند.

ویدئوی زیر از سیدعلیرضا شکوهیان به بررسی این موضوع پرداخته است. برای مشاهده دیگر ویدئوهای حوزه «اقتصاد» به این بخش در سایت حقوقدانان سه بعدی مراجعه کنید. 

اشتراک گذاری: