برندسازی حقوقی با یک رمز ۲ کلمه ای
برندسازی حقوقی یا برندسازی برای حقوقدانان و وکلا اصول بسیار مهمی دارد. شاید وقتی بحث از برندسازی یا برندسازی شخصی می شود، مشهور و معروف شدن به ذهن بیاید. فردی که همه او را می شناسند. همه دوست دارند او را از نزدیک ببینند. همه دوست دارند ساعت ها با او بنشینند و وقت بگذرانند. اما آیا برندسازی یعنی معروف شدن؟ در این مقاله قدری در خصوص برندسازی برای حقوقدانان و وکلا صحبت می کنیم.
برندسازی فقط برای کالاهاست!
برخی از حقوقدانان و وکلا اعتقاد دارند برندسازی صرفاً مختص کالاها است. از نظر این گروه، برندسازی حقوقی اساساً جمله بی معنایی است. سوال اصلی این گروه این است که مگر وکیل یا حقوقدان کالا است که بتوان برای او برندسازی کرد. برای اینکه بتوان با نگاه دقیق تری وارد مسیر برندسازی شخصی شد، باید به این سوال جواب داد.
برندسازی برای کالاها و خدمات و حتی اشخاص است
برندسازی صرفاً به حوزه کالا اختصاص ندارد. به عبارت ساده، برندسازی اصولاً هر فرآیندی است که محصول یا خدمت شما را از دیگران متمایز می کند. البته این متمایز شدن بر اساس استراتژی های مد نظر شما صورت می گیرد. حتی حوزه برندسازی از این هم فراتر رفته است. بحث داغ این روزها برندسازی شخصی است. در اینجا صحبت از این می شود که چطور خود را از دیگران متمایز کنیم. پس، برندسازی حقوقی می تواند با برندسازی خدمات حقوقی و برندسازی شخصی حقوقدانان ارتباط پیدا کند.
برندسازی شخصی یعنی معروفیت
اعتقاد اشتباه دیگر این است که برندسازی یعنی مشهور شدن. وقتی از برندسازی حقوقی صحبت می شود، برخی تصور می کنند که این یعنی مشهور شدن. یعنی هر جا اسم این فرد حقوقدان آمد، همه او را بشناسند. همین باور نادرست می تواند مسیر برندسازی حرفه ای شما را منحرف کند. برندسازی مترادف با معروفیت نیست.
چرا معروفیت ما را به بیراهه می برد؟
در دل معروفیت یک نوع سردرگمی وجود دارد. وقتی فردی می خواهد معروف شود، به همه توجه دارد. عقیده همه برای او مهم است. نوع نگاه همه برای او مهم است. در این دایره پیر و جوان وجود دارند. در این محدوده مرد و زن، تحصیل کرده و بی سواد وجود دارند. اما آیا جلب نظر همه افراد یک الگوی واحد دارد؟ برندسازی حقوقی هم اینطور است. چطور می توان نظر همه را جلب کرد؟
برندسازی شخصی یعنی معروفیت انتخابی
شاید تصور کنید که چه فرقی بین معروفیت و معروفیت انتخابی است؟ شاید تصور کنید که این ها صرفاً بازی با کلمات است. اما این نکته بسیار دقیق است. بسیار دشوار است که در یک حوزه تخصصی نظر همه افراد را جلب کنید. البته این کار غیرممکن نیست، اما نیازمند صرف هزینه و تمرکز بسیار بیشتر است. بنابراین، برندسازی حقوقی می تواند برای گروه خاصی از افراد برنامه ریزی شود.
جامعه هدفتان را تعیین کنید
قبل از اینکه وارد مسیر برندسازی شوید، باید انتخاب کنید که برای چه گروهی می خواهید شناخته شوید. به عنوان مثال، شما انتخاب می کنید که می خواهید در حوزه دعاوی کارگری-کارفرمایی شناخته شوید. یا اینکه ممکن است انتخاب کنید که در حوزه حقوق بانکی برند شوید. برندسازی حقوقی در این دو حوزه بسیار متفاوت است. سلیقه و نوع نگاه جامعه هدف شما تفاوت دارد. حتی اینکه نزد کارگران بیشتر شناخته شوید تا کارفرما، خود نیاز به اصول متفاوتی دارد.
چطور جامعه هدفمان را تعیین کنیم؟
همان طور که اشاره شد، در برندسازی شخصی حقوقدانان و وکلا، مهمترین گام انتخاب جامعه هدف است. اما چطور باید جامعه هدف را انتخاب کرد؟ به اعتقاد ما آغاز سفر برندسازی شخصی از درون خودتان است. باید به خودتان مراجعه کنید. از فعالیت در کنار چه قشری بیشتر لذت می برید؟ کدام حوزه می تواند نیازهای مالی شما را برآورده کند؟ در زمان فعالیت در کدام حوزه گذشت زمان را حس نمی کنید؟ و سوالات بسیار زیاد دیگری که باید در مسیر برندسازی حقوقی به آن پاسخ دهید.
در برندسازی حقوقی، جامعه هدف خودتان را راضی کنید
فرض کنید جامعه هدفتان را انتخاب کردید. اکنون، باید کاری کنید تا این گروه با خدمات شما و شخص شما آشنا شوند. خدمات شما را برای استفاده انتخاب کنند. مجدداً به شما مراجعه کنند. شما را به دیگر افراد جامعه هدفتان معرفی کنند و این مسیر ادامه یابد. پس، اینکه سایر افراد خارج از جامعه هدف شما با شما موافق نباشند، چندان مهم نیست. در این خصوص به دو مثال زیر توجه کنید. دو مثال از بازار کالا و محصولات مختلف که می تواند به نحو ملموسی موضوع را روشن کند.
از موتورهای هارلی دیویدسون تا برندسازی حقوقی
هارلی دیویدسون یکی از برندهایی است که همواره به جامعه هدف خود توجه دارد. شاید طراحی خاص موتورهای هارلی دیویدسون برای بسیاری از مخاطبین مناسب نباشد. اما جامعه هدف هارلی دیویدسون از آن راضی اند. این برند مانند مذهب و فرقه آنها است. آنها پیروانی با آیین های خاص و حتی لباس های خاص محسوب می شوند. شما از الگوی این برند در حوزه برندسازی حقوقی چه استفاده ای می کنید؟
از خودروهای کادیلاک تا برندسازی حقوقی
کادیلاک یکی از برندهای مشهور در صنعت خودروسازی است. کادیلاک خودرویی را با نام اسکلید روانه بازار کرد. خودرویی که با سبک و سیاق خاصی طراحی شده بود که شاید خیلی از مخاطبین موافق آن نباشند. این خودرو طراحی خشنی داشت. حتی سیستم صوتی آن می توانست به شنوایی شما آسیب بزند. اما همین خودرو مورد استقبال قشر خاصی قرار گرفت؛ به عنوان مثال رپرها. اما این تجربه چه کمکی به برندسازی حقوقی می کند؟
اساس برندسازی دو کلمه است: معروفیت انتخابی
از مطالبی که اشاره شد روشن می شود که برای برندسازی حقوقی باید به دنبال معروفیت انتخابی بود. یعنی جامعه هدفتان را مشخص کنید و برای جلب رضایت آنها تلاش کنید. اما کماکان یک سوال بسیار مهم باقی می ماند. آیا ما باید پرونده افرادی که در جامعه هدف ما هستند را دقیق تر بررسی کنیم؟ آیا می شود در کار افرادی که در جامعه هدف ما نیستند سهل انگاری کرد؟ آیا باید موکلین و مراجعین را فرضاً به درجه یک و درجه دو تقسیم کرد؟
یا قبول نکن، یا عالی انجام بده!
نکته کلیدی اینجاست که شما باید جامعه هدفتان را قبل از پذیرش موکل تعیین کنید. وقتی وکالت پرونده ای را قبول کردید، راهی ندارید جز اینکه آن را به بهترین شکل انجام دهید. پس، تفاوتی بین موکلینی که در جامعه هدفتان هستند و نیستند وجود ندارد. اگر فردی که به شما مراجعه کرد در جامعه هدفتان نبود، می توانید پرونده او را نپذیرید. اما انجام ضعیف کار او برندسازی حقوقی شما را به بیراهه می برد.
سخن پایانی
برای بررسی بیشتر و بهتر موضوع، ویدئوی زیر از سیدعلیرضا شکوهیان را مشاهده کنید. شما می توانید سایر ویدئوها و مطالب مربوط به حوزه برندسازی حقوقی را نیز مشاهده کنید. سایت حقوقدانان سه بعدی مرجع ارائه نکات مربوط به مهارت های حرفه ای وکلا و حقوقدانان است. در اینجا با هم سعی می کنیم حرفه ای تر ظاهر شویم.